۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۸, چهارشنبه

دفاع و نقد از خاتمی

با تمام انتقاداتی که به آقای خاتمی داشته و دارم معتقدم در مورد صحبت های اخیر ایشان دچار تصمیم گیری سریع شده ایم. در اینکه این صحبت ها جای انتقاد دارد شکی ندارم.اما در نظر گرفتن کلیه صحبت ها و همچنین استراتژی نهان در آن،نکات مهم و کلیدی فراوانی را در خود دارد. معتقدم صحت نگاه ایشان در ایجاد یک فضای دیالوگ هر چند حداقلی، می تواند در دراز مدت نقشی مهم ایفا کند. اما نحوه ی گفتار ایشان و عدم رسا بودن مفهوم، باعث انتقادات گسترده شده است.پیش فرض یک مذاکره به رسمیت شناختن موضع طرف مقابل است. مانند این است که به کسی که سابقا با او جدل داشته ایم و می دانیم که او بر اساس باور خود(هر چند که ما با او هم عقیده نباشیم) از ما ناراحت است و می خواهیم با او مذاکره کنیم، بفهمانیم که او حق دارد بنا به دلایل خود از دست ما ناراحت باشد اما این حق را نیز باید برای ما به رسمیت بشناسد که گلایه ها و ناراحتی های خودمان را داشته باشیم. نفس مذاکره بهترین راه برای حل مساله ایران است و همین که ما بتوانیم دیکتاتورها را به پای میز مذاکره بکشانیم به این معناست که آنها را مجبور کرده ایم جریان ما و نگاه ما را به رسمیت بشناسند. شاید این نکته در صحبت های ایشان چندان تشریح نشد. ضمنا فراموش نکنیم افراد زیادی که مخالفین سر سخت ما هستند با اشکال مختلف به این ماجرا دامن می زنند تا بتوانند به شکاف در جنبش کمک کنند.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر